دیجیکالا مگ - منبع جامع اخبار و مقالات تخصصی در حوزهی تکنولوژی، بازیهای کامپیوتری، فرهنگ و هنر، سلامت و زیبایی و سبک زندگی
در دنیای سرگرمی، چهارم می به عنوان روز «جنگ ستارگان» نامگذاری شده است. در این روز طرفداران دوآتیشه و خورههای این مجموعه عظیم و محبوب، خلقت چنین مجموعهای را جشن میگیرند و بابت هواداری از آن، کلی به خود میبالند. کلی جشنواره و مراسم مختلف آنلاین و حضوری در سراسر دنیا برگزار میشود. اما کمترین کاری که در روز جنگ ستارگان میتوان انجام داد، تماشای فیلمهای آن است.
حال که به لطف شرکت دیزنی و ولخرجیهای دستودلبازانهاش کلی فیلم تازه به این مجموعه اضافه شده، فرصت خوبی است که یک ارزشگذاری تازه از فیلمهای «جنگ ستارگان» ترتیب دهیم. ببینیم چه فیلمهایی در بالاترین سطح کیفیت قرار دارند و نقطه قوتشان چیست؟ و برعکس، چه فیلمهایی در این مجموعه ضعیف عمل کرده و در سطح انتظار ظاهر نشدهاند. بههرحال، جدا از از سریالها و انیمیشنها، یازده فیلم سینمایی مختلف در این دنیای خیالی ساخته شده و تماشای تمامشان در یک روز ممکن نیست. پس بهتر است اول سراغ اصل کاریها رفت.
همچون هرجامعهی هواداری، طرفداران «جنگ ستارگان» هم دربارهی بهترینها و بدترینهای این مجموعه کلی اختلاف نظر دارند و توی سروکلهی هم میزنند. ولی این فهرست شاید بتواند تا حدودی بیشتر این هواداران را راضی کند. فرصت خوبی دارید که دستکم بهترین آثار یکی از موفقترین جهانهای سینمایی تاریخ را مشاهده کنید. این نکته پایانی هم در نظر داشته باشید که این فهرست روندی نزولی دارد و از بهترین فیلم، به بدترین میرسد.
۱. امپراتوری ضربه میزند (The Empire Strikes Back)
- کارگردان: اروین کرشنر
- بازیگران: مارک همیل، کری فیشر، هریسون فورد
- سال: ۱۹۸۰
عملا یک فیلم بینقص است. «امپراتوری ضربه میزند» در دنیای «جنگ ستارگان»، جایگاه فیلم «کازابلانکا» را دارد. فیلم که اروین کرشنر کارگردانی کرده و جرج لوکاس و لارنس کاسدان فیلمنامهنویسهایش هستند، از نظر دیالوگنویسی و شخصیتپردازی در بالاترین سطح است، و یکی از متقاعدکنندهترین داستانهای مجموعه را دارد، پر از لحظههای خاص برای شخصیتهای مختلف داستان: پرواز میلنیوم فالکون در میدان سیارکها، منجمد شدن هان سولو، نبرد لوک و دارث ویدر، فریاد چوباکا بر سر ویدر (بله، صحنهي مهمی است!). و آن پیچش داستانی معرکه که نیازی به تکرارش نیست. یک صحنه هم هست که دارث ویدر جلوی یک امپراتور نادیده زانو میزند (بله، این هم مهم است). تازه بابا فت هم دارد. دیگر چه میخواهید؟
۲. جنگ ستارگان: امیدی تازه (Star Wars: A New Hope)
- کارگردان: جرج لوکاس
- بازیگران: مارک همیل، کری فیشر، هریسون فورد
- سال: ۱۹۷۷
اولین قسمت مجموعه که باعث شکلگیری چنین مجموعهی قدرتمندی شد. فیلمی که جرج لوکاس با کلی بدبختی ساخت و حتی حین تولید هم خیلی از عوامل معتقد بودند شکستش قطعی است! اما جرج لوکاس، بدون توجه به این حرفها، همان چیزی که در ذهن داشت را تولید کرد و به موفقیت بیسابقهای رسید. اهمیت «امیدی تازه» در تازگی تماشایی آن است.
فیلم داستانی دارد که هم کهنالگویی است و هم گهگاهی از مد افتاده به نظر میرسد. لوکاس هرچیزی را که در دورهی دانشجوییاش در رشتهی فیلمسازی یاد گرفته بود بهکار بست و ثابت کرد که نه تنها دیالوگنویسی نقطه قوت او نیست، بلکه اتفاقا برعکس تمام ایدههای ماندگارش بصری هستند: جاواها و مهاجمهای تاسکن در بیابان، آن صحنه بار با آن همه نژاد مختلف، زیبایی سفینه میلنیوم فالکون، خطر دارث ویدر و استورمتروپرها، نبردهای فضایی و شمشیرهای لیزری، با یک مجموعه لذت بیحد و مرز طرف هستیم. میتوان درک کرد چرا فیلم برای کودکان و نوجوانان آن زمان به چنین پدیده تاثیرگذاری تبدیل شد. این فیلم اگر بخشی از زندگی شما شود، تا آخر عمر با شما میماند.
۳. سرکش یک (Rogue One)
- کارگردان: گرت ادواردز
- بازیگران: فلیسیتی جونز، دیهگو لونا، ریز احمد، فارست ویتاکر
- سال: ۲۰۱۶
اهمیت «سرکش یک» در این است که اولین فیلمی بود که داستانی جدا از فیلمهای اصلی داشت و در یک بستر زمانی متفاوت سپری میشد. موفقیت فیلم هم به حدی زیاد بود که هواداران کلی سرذوق آمدند و با خوشحالی منتظر فیلمهای فرعی بعدی ماندند.
این که فیلم تاکید بر خطر مردن همه شخصیتهای داستان دارد بیشتر تفکری نزدیک به امپراتوری میماند تا جمهوری. فیلم بازیگرانی عالی دارد، مخصوصا فلیسیتی جونز، دیهگو لونا و فارست ویتاکر فوقالعاده هستند. خلق یک ربات مخصوص امپراتوری به نام کی-۲اساو، از آن ایدههای بکر و تمیزی است که جایش در بقیه فیلمهای مجموعه حس میشود. داستان جذاب «سرکش یک» ارتباطی هوشمندانه با «امیدی تازه» دارد.
این حس نابودی قریبالوقوع و اجتنابناپذیر که در فیلم وجود دارد نگرانی عمیقی به مخاطب وارد میکند، و چهچیزی بهتر از این! فیلم هم کاملا متصل به فیلمهای اصلی است که داستان اسکایواکر را روایت میکنند، و هم یک داستان مستقل دارد که کاملا جنگ ستارگانی به نظر میرسد. شاید همین باعث شد به یک موفقیت همهجانبه تبدیل شود.
۴. بازگشت جدای (Return Of The Jedi)
- کارگردان: ریچارد مارکوند
- بازیگران: مارک همیل، کری فیشر، هریسون فورد
- سال: ۱۹۸۳
«بازگشت جدای» از نظر داستانی، آخرین قسمت فیلمهایی است که خود لوکاس خالق آنها بود. فیلم ایراد دارد، ولی کاملا قدرنادیده است، آن موجودات نچسب نژاد ایواک هم خیلی به فیلم ضربه زدهاند. یک ساعت اول فیلم بسیار امیدوار کننده است و ما را به سمت چیزی هدایت میکند که متاسفانه قادر به ارائهاش نیست. یک مدت شایعه شده بود که در نسخهی اولیهی فیلمنامه قرار بوده ووکیها جای ایواکها حضور داشته باشند، فکرش را بکنید در آن صورت فیلم چقدر بهتر میشد!
نبرد فضایی پایانی بسیار زیبا طراحی شده، داستان کشمکش لوک با امپراتور هم به شکل رضایتبخشی به پایان میرسد. فیلم در مجموع ۴۷۵ میلیون دلار فروش داشت که با توجه به سال اکرانش، رقم فوقالعادهای به نظر میرسد.
۵. انتقام سیث (Revenge Of The Sith)
- کارگردان: جرج لوکاس
بازیگران: ایوان مکگرگور، هایدن کریستنسن، ساموئل ال. جکسون، ناتالی پورتمن - سال: ۲۰۰۵
در سهگانهی دوم، «انتقام سیث» از همه لذتبخشتر است. چون بیشتر پانتومیم است تا فیلم، بدون هیچ ظرافت و ریزهکاری. ولی تا حدی بهخاطر این که فیلم از نظر داستانی به سهگانهی اول ختم میشود، جذابیتهای خاص خودش را دارد. پایان غمانگیز فیلم باعث میشود «انتقام سیث» خود را از فیلمهای فضایی احساساتزدهی مشابه که آن زمان زیاد شده بودند، جدا کند.
آن زمان هواداران نمیدانستند برای یک «جنگ ستارگان» دیگر باید ده سال صبر کنند. به همین دلیل هرچه بیشتر از عمر «انتقام سیث» میگذشت، بیشتر شبیه یک خداحافظی ابدی با دنیای «جنگ ستارگان» میمانست.
- فصل دوم سریال مندلورین؛ دقیق و بهاندازه، همچون خود استاد
-
۱۰ ضدقهرمان ترسناک فیلمهای علمی-تخیلی به ترتیب قدرت
۶. نیرو برمیخیزد (The Force Awakens)
- کارگردان: جی. جی. آبرامز
- بازیگران: دیزی ریدلی، جان بویگا، آدام درایور، اسکار آیزاک
- سال: ۲۰۱۵
«نیرو برمیخیزد» اولین فیلم در دنیای «جنگ ستارگان» بود که بعد از خرید امتیاز این مجموعه توسط دیزنی، ساخته شد. واکنش هواداران ضدونقیض بود. هم از طرفی خوشحال بودند که این دنیا جانی تازه گرفته و قرار است کلی عنوان جدید ساخته شود، و هم از طرفی تقریبا مطمئن بودند که بدون حضور خود استاد جرج لوکاس، نمیتوان به این فیلمها امید چندانی داشت. «نیرو برمیخیزد» دقیقا چنین فیلمی است، هم یک اثر دوستداشتنی و جنگ ستارگانی است، و هم متاسفانه ردپای لوکاس بزرگ آنچنان که باید در آن دیده نمیشود.
«نیرو برمیخیزد» شبیه یک فیلم جنگ ستارگانی واقعی به نظر میرسد، همین نوید یک شروع درخشان و امیدبخش را میداد. فیلم شخصیت ری را هم معرفی کرد که به نوعی میتوان گفت تنها شخصیت درست و حسابی در سهگانهی سوم است. ولی فیلم کلی شخصیت بیفایدهی دیگر هم دارد (فین، پو، کایپتان فازما، ژنرال هاکس و …). این همه شخصیت اضافی باعث شکلگیری کلی بنبست داستانی میشوند که در دو دنبالهی بعدی داستان را به نابودی میکشانند. (خطر لو رفتن داستان تا انتهای پاراگراف) مرگ هان سولو و واکنش چوباکا، تاثیرگذارترین صحنهی فیلم است. همین نشان میدهد که فیلم هنوز به شخصیتهای شش فیلم اصلی وابسته است و در خلق شخصیتهای تازه ناکام مانده.
۷. تهدید شبح (The Phantom Menace)
- کارگردان: جرج لوکاس
- بازیگران: لیام نیسون، ایوان مکگرگور، ناتالی پورتمن، جیک لوید
- سال: ۱۹۹۹
بیشتر شبیه پرتوپلاهای ذهنی لوکاس میماند تا یک فیلم. «تهدید شبح» ناامیدکنندهترین اتفاق تاریخ بعد از توافق مونیخ بود (توافقی که در سال ۱۹۳۸ بین آلمان، ایتالیا، فرانسه و بریتانیا، با هدف جلوگیری از جنگ جهانی دوم صورت گرفت). فیلم یک شخصیت به نام جارجار دارد که خیلیها آن را یکی از منفورترین شخصیتهای مجموعهی «جنگ ستارگان» و حتی کل تاریخ سینما میدانند!
داستان فیلم بیش از حد پیچیده است و به سختی میتوان ماجراهای آن را دنبال کرد. بازی جیک لوید در نقش آناکین اسکایواکر آنقدر بد است که انگار داریم یکی از شخصیتهای یک سریال کمدی خانوادگی را میبینیم تا یک قهرمان برگزیده که قرار است نیرو را به تعادل برساند.
با وجود تمام این موارد، چند لحظه تماشایی در فیلم وجود دارد. لیام نیسون هم بازی خوبی در نقش یک جدای دارد و چند صحنه فیلم را خودش به تنهایی نجات میدهد. نبرد پایانی با شمشیرهای لیزری بسیار تماشایی است و موسیقی جان ویلیامز هم توامان آشنا و بهیاد ماندنی به نظر میرسد.
۸. خیزش اسکایواکر (The Rise Of Skywalker)
- کارگردان: جی. جی. آمرامز
- بازیگران: دیزی ریدلی، جان بویگا، آدام درایور، اسکار آیزاک
- سال: ۲۰۱۹
«خیزش اسکایواکر» یک تلاش بینتیجه برای جمع کردن تمام خطوط داستانی اسکایواکر است. در ظاهر خیلی عالی به نظر میرسد، ولی سهگانهی سوم با مشکلی به پایان میرسد که در دو قسمت دیگرش هم دیده میشود: شخصیتهایی ملالآور، طنزی بیمزه و جهانی که با قوانین خلق شده توسط خودش هم قادر به ادامه حیات نیست.
بازگشت امپراتور پالپاتین قاعدتا باید یک لحظهی شوکآور و تحسینبرانگیز میشد، ولی برعکس همش این حس را به وجود میآورد که انگار تلاشی بیفایده بوده برای چنگ زدن به دستمایههایی که در «آخرین جدای»، قسمت قبلی، از دست رفتند.
حاشیههای فیلم از خود داستان پرسروصداتر بودند. بعدا این شایعه مطرح شد که با فشار کتلین کندی تهیهکننده و مدیران دیزنی فیلم به چنین اثر ضعیفی تبدیل شده و جی. جی. آبرامز فرصت چندانی برای پیادهسازی ایدههای خود نداشته است. ولی در نهایت، همهی اینها فراموش میشوند و تنها خود فیلم است که به معیار ارزشگذاری تبدیل میشود.
۹. سولو: داستانی از جنگ ستارگان (Solo: A Star Wars Story)
- کارگردان: ران هاوارد
- بازیگران: آلدن ارنرایک، امیلیا کلارک، دونالد گلاور، وودی هارلسن
- سال: ۲۰۱۸
دومین فیلم در مجموعه که داستانی جدا از خط داستانی اصلی دارد. ولی برخلاف «سرکش یک»، فیلم فرعی اول که کاملا موفق عمل کرد و نمایش تحسینبرانگیزی داشت، «سولو» یک شکست تمامعیار بود.
فیلم بامزه است، ولی فقط بامزه است و از این فراتر نمیرود. دونالدو گلاور در نقش لاندو کالریسیان افتضاح است، کلا همهی شخصیتهای فیلم آنقدر بد هستند که میتوانید چوباکا را به عنوان شخصیت مورد علاقهی خود انتخاب کنید. هرچه این فرش متحرک بیشتر در فیلم باشد بهتر است (فرش متحرک اصطلاحی است که شاهزاده لیا در «امیدی تازه» در توصیف چوباکا بهکار میبرد).
مشکل اصلی فیلم این است که با روایت داستانهایی بکر و تازه، به جنبههای تاریک یکی از مرموزترین و کلیدیترین شخصیتهای جنگ ستارگان نور میافکند، و چه بد هم این کار را میکند.
۱۰. حملهی کلونها (Attack Of The Clones)
- کارگردان: جرج لوکاس
- بازیگران: ایوان مکگرگور، هایدن کریستنسن، ناتالی پورتمن، ساموئل ال. جکسون
- سال: ۲۰۰۲
مهمترین صحنهی فیلم، حضور همهی جدایها در سیاره جئونوسیس است، چیزی که هواداران همیشه رویایش را داشتند. ولی بقیهی فیلم درهموبرهم است. بازی هایدن کریستنسن در نقش آناکین اسکایواکر عذاب خالص است.
«حملهی کلونها» پیشدرآمد وفادارانهای نیست و با مقایسه این فیلم و سهگانهی اصلی، به تفاوتهای زیادی میرسیم. اینکه چطور فیلم نتوانسته پیشدرآمد خوبی برای سهگانهای باشد که چند دهه قبل وجود داشته و همیشه در دسترس بوده، از عجایب دنیای سینما است.
۱۱. آخرین جدای (The Last Jedi)
- کارگردان: ریان جانسون
- بازیگران: دیزی ریدلی، جان بویگا، آدام درایور، اسکار آیزاک
- سال: ۲۰۱۷
همیشه در زمینهی بدترین فیلم کل مجموعهی جنگ ستارگان، بین این فیلم و «خیزش اسکایواکر» رقابت شدیدی برقرار است. خیلیها معتقدند بنیانهایی اشتباهی که در این فیلم بنا نهاده شد باعث شد «خیزش اسکایواکر» به چنین اثر بدی تبدیل شود. بعد از یک شروع امیدوار کننده همچون «نیرو برمیخیزد»، کمتر کسی تصور میکرد سهگانهی سوم وارد چنین سراشیبی بدی شود.
داستان بیمنطق، طنز و شوخیهای بد، شخصیتهای بیمعنی، … . فیلم یک گناه نابخشودنی میکند و فلشبک دارد. خود لوکاس هیچوقت تسلیم چنین ترفند قصهگویی سطحی و تنبلانهای نشد. داستان اینقدر بد است که «خیزش اسکایواکر» که دنبالهاش است، کلا ماجراهای این فیلم را رها کرده و داستان خودش را تعریف میکند. بزرگترین ناامیدی فیلم این است که نشان میدهد تهیهکنندگان سهگانهی سوم هیچوقت این شجاعت یا زیرکی را نداشتند که ایدههای اصیل و بکر خودشان را رو کنند، بلکه ترجیح دادند یک سری کپی بسیار بد از سهگانه اول ارائه کنند.
منبع: GQ Magazine
The post ردهبندی فیلمهای جنگ ستارگان از بهترین تا بدترین appeared first on دیجیکالا مگ.