باورهای اشتباه در تربیت فرزندان

منبع :  مجله موفقیت دسته بندی : توسعه فردی و کسب وکار کد خبر : 310932 1 سال قبل 192

تربیت فرزندان - مجله موفقیت

وارد سیکل معیوب انتظارات نابجا نشویم

والد شدن تجربه خاص و دلنشینی است و بسیاری افراد به واسطه آن به زندگی خود معنا و اعتبار دیگری می‌بخشند. در واقع روابط عاطفی والدین با فرزندان از قدرتمندترین احساساتی است كه هر فردی می‌تواند آن را با تمام وجودش درک كند. مهری كه والدین به فرزندان خود دارند از نوعی است كه نمی‌توان جایگزینی برایش متصور شد، اما این رابطه هم با وجود چنین مهر و محبتی مانند بسیاری از روابط دیگر مشكل‌هایی دارد و والدین در بسیاری موارد نمی‌دانند چطور باید با فرزندان ارتباط برقرار كنند.

***

توقع‌های بیجا

بعضی والدین از فرزندان خود توقع دارند مطابق میل آن‌ها رفتار كنند؛ چون زحمت زیادی برایشان كشیده‌اند. در جواب این‌گونه رفتارها بهتر است آن‌ها هم عصای دست والدین باشند و زحمت‌هایشان را جبران كنند. چنین انتظار و نگرشی به روابط والدین با فرزندان ، باعث می‌شود روابط وارد چرخه معیوب توقع‌ها و انتظارهای بیجا شود و در نهایت بین والدین و فرزندان  فاصله و شكاف عمیقی ایجاد كند.

البته داشتن توقع و انتظارهای غیر‌واقعی، اساسا در هیچ ارتباطی درست نیست. در ارتباط با فرزندانمان هم وقتی فكر می‌كنیم عصای دستمان‌ هستند، «باید»‌هایی را به آن‌ها تحمیل می‌كنیم كه فقط باعث دور‌شدن بیشترشان از ما خواهد شد.

اگر می‌خواهیم به خاطر پاسخ به نیاز‌های عاطفی خود، مهرورزی خودمان یا به خاطر تایید‌گرفتن از دیگران بچه‌دار شویم، کاملا رویه اشتباهی را پیش گرفته‌ایم.

 قبل از هر چیز باید از آداب بچه‌داری و حق و حقوقی كه نسبت به فرزندان خود داریم، مطلع شویم. نباید انتظار داشته باشیم فرزندان ما هم متقابلا به همان اندازه به ما لطف و توجه داشته باشند و همه كارهایی را كه برایشان انجام داده‌ایم جبران كنند.

در واقع این نوع نگاه بیشتر حالت دادوستد و معامله دارد. فراموش نكنیم هیچ رابطه‌ای، ولو والد و فرزندی، به این صورت موفق نخواهد شد.

تربیت فرزندان - مجله موفقیت

ایثار بیش از اندازه

هر‌كدام از ما ویژگی‌های خاص خود را داریم و این خصوصیات نشان می‌دهند ما از چه الگوی رفتاری تبعیت می‌كنیم. خصوصیات رفتاری و ویژگی‌های ما نشان از الگوهای تربیتی و خصوصیات ذاتی‌مان دارند؛ ویژگی‌هایی كه با آن‌ها به دنیا می‌آییم و همچنین رفتارهایی كه به مرور با آن‌ها خو می‌گیریم.

این رفتارها وقتی در كنار محیط تربیتی خانواده و جامعه قرار می‌گیرند، در ما سبك و الگوی‌های خاصی برای زندگی ایجاد می‌كنند. اما توجه داشته باشیم كه در هیچ ارتباطی نباید بیش از اندازه خود را وقف طرف مقابل بكنیم، به‌گونه‌ای كه خودمان را فراموش كنیم؛ حتی اگر طرف مقابل ما فرزندانمان باشند.

متاسفانه برخی والدین تصور می‌كنند اگر خود را فدای فرزندان خود كنند، آن‌ها هم متقابلا زمانی كه لازم باشد، باید چنین رفتاری از خودشان نشان دهند. در واقع زمانی كه از خود‌گذشتگی افراطی داشته باشیم، ناخودآگاه از دیگران هم انتظار داریم این‌گونه با ما رفتار كنند.

توجه داشته باشیم در لایه‌های زیرین وجود همه ما نوعی خودخواهی و خود‌شیفتگی نهفته است كه بر اساس آن ترجیح می‌دهیم دیگران همیشه مطابق میل ما رفتار كنند و تنها زمانی كه این‌طور رفتار کنند، آن‌ها را دوست داریم. ما ناخودآگاه همین نگاه و رفتار را به فرزندان خود هم القا می‌كنیم و همین موضوع باعث می‌شود آن‌ها فكر كنند تنها وقتی مطابق میل ما رفتار كنند، دوستشان خواهیم داشت.

الگوهای رفتاری نامناسب

اگر بخواهیم بدانیم چرا بعضی افراد دوست دارند بیش از اندازه به دیگران محبت كنند، باید رد پای آن را در نوع تربیت والدینشان جست‌وجو كنیم. البته برای رسیدن به پاسخ بهتر می‌توانیم به خصوصیات و ویژگی‌های افراد ایثارگر هم نگاهی بیندازیم.

افراد ایثار‌گر اغلب خودشان را مسئول زندگی دیگران می‌دانند و اعتقاد دارند همیشه باید نسبت به آن‌ها دلسوزی داشته باشند و بیش از حد مهربانی كنند و در واقع درد و رنج دیگران را خوب درك كنند و درصدد رفع آن بر‌آیند؛ بنابراین می‌كوشند همیشه آسایش دیگران را فراهم آورند.

اما این خصوصیات چگونه به وجود می‌آیند؟ هنگامی كه شخصی در دوران كودكی، خود را در برابر تامین خوشبختی و شادی اطرافیانش مسئول بداند، به مرور از‌خود‌گذشتگی و ایثار‌گری‌‌های بی‌مورد در او رشد پیدا می‌كند؛ ایثار‌گری‌هایی كه حتی متناسب با سن و سالش هم نیست.

این موضوع می‌تواند در مورد كودكان هم صدق كند؛ تا جایی كه حتی كودكی كه در دام رفتارهای ایثار‌گرانه افتاده، خودش را مسئول مشكلات و بیماری والدینش می‌داند و دلش می‌خواهد بتواند به آن‌ها كمك كند. در این حالت می‌توان گفت انگار نقش والد و فرزندی جابه‌جا شده و همین موضوع باعث می‌شود در آینده نیز همین افراد در رابطه با فرزندان خود هم مرتكب چنین رفتارهایی شوند.

گاهی فرزندان گمان می‌كنند با گذشتن از حق و حقوقشان یا با كوتاه‌ آمدن از خواسته‌هایشان به والدین‌ لطف می‌كنند؛ در صورتی كه این رفتارها به مرور تبدیل به سبك زندگی اشتباهی می‌شود كه افراد علاوه بر خودشان برای دیگران هم مشكلاتی ایجاد می‌کنند.

در واقع همین كودكان در بزرگسالی تبدیل به افراد ایثارگر و پرتوقعی می‌شوند كه دوست دارند دیگران هم چنین رفتارهای بیمارگونه‌ای با آن‌ها داشته باشند.

گدایی محبت

وقتی ما چنین ویژگی‌های رفتاری داریم که از حد طبیعی خود خارج می‌شوند به مرور به حالت بیمارگونه‌ای تغییر شكل می‌دهند. البته افراد با چنین ویژگی‌هایی همیشه رفتارهای خود را توجیه می‌كنند و سعی دارند با از‌خود‌گذشتگی و مهربانی‌های بیش از اندازه از دیگران طلب محبت ‌كنند.

وقتی ما بیش از اندازه خودمان را نادیده می‌گیریم، طبیعی است كه توقع و انتظار داشته باشیم دیگران هم همین‌گونه با ما رفتار كنند و به خاطر ما حق و حقوق خودشان را نادیده بگیرند.

در چنین فضایی هم قطعا ارتباط‌ های نابه‌جایی ایجاد می‌شود. این توقع‌ها و انتظار‌های زیاد از یكدیگر باعث مشکل‌های زیادی در روابط می‌شود، چون آن‌ها فكر می‌كنند طرف مقابل می‌خواهد منت سرشان بگذارد.

تربیت فرزندان - مجله موفقیت

مهرطلبی والدین

وقتی پدر و مادر‌ها بیش از حد به فرزندان خود محبت می‌كنند، در واقع دچار نوعی مشكل مهرطلبی می‌شوند؛ در صورتی كه شاید آن‌ها اصلا نیازی به این همه محبت نداشته باشند.

بهترین و موفق‌ترین نوع رابطه، داشتن نوعی تعادل است. باید به كودكان اجازه دهیم كه طعم محبت واقعی را بچشند و همان را هم در آینده به دیگران منتقل كنند؛ نه اینکه آن‌قدر در هر كاری افراط كنیم كه اصل موضوع را زیر سوال ببریم.

وقتی در خانواده‌ای ایثارگری و محبت‌های افراطی رفتار درستی معرفی می‌شود، طبیعی است فرزندان هم ترجیح دهند همان جنس رفتارها را در پیش گیرند. البته شكل و ظاهر رفتارهای آسیب‌زننده معمولا قشنگ به نظر می‌رسند؛ در صورتی كه در عمل مشكلات زیادی به وجود می‌آورند.

والدین آگاه

توجه به تناسب و آگاه‌نبودن افراد از نوع رفتارشان در هر كاری، دو موضوع بسیار قابل‌توجه است. والدینی كه نمی‌دانند مهربانی بیش از حد مشكل‌آفرین است، باعث می‌شوند فرزندان هم در آینده با مشكلات زیادی رو‌به‌رو شوند. به دنبال این چرخه معیوب هم مدام مشكلات دیگری به وجود می‌‌آید كه گاهی حل آن‌ها چندان آسان نیست و حتی نمی‌توان چاره‌ای برایشان اندیشید.

برای عبور از چنین مشكلاتی، لازم است ابتدا والدین متوجه رفتار اشتباه خود شده و آن‌ها را بپذیرند و قبول كنند ایثارگری و مهربانی‌هایشان طبیعی نیست. آن‌ها باید باور كنند وقتی این‌گونه رفتار كنند، قطعا از یك جایی به بعد شیوه‌های غلط و بیمار‌گونه آن‌ها پاسخ داده نخواهد شد.

نخستین قدم در حل چنین مسائلی، افزایش عزت‌نفس و باور توانایی‌های خودمان است. وقتی بپذیریم كه مشكل داریم، می‌توانیم درصدد رفعشان برآییم.

فراموش نكنیم برای تایید‌گرفتن از دیگران مجبور نیستیم بیش از اندازه به آن‌ها مهر بورزیم، همیشه به آن‌ها پاسخ مثبت بدهیم و خودمان را نادیده بگیریم.

مجله موفقیت :  شماره 414

The post باورهای اشتباه در تربیت فرزندان appeared first on مجله موفقیت.

مشاهده این خبر در سایت مرجع