دیجیکالا مگ - منبع جامع اخبار و مقالات تخصصی در حوزهی تکنولوژی، بازیهای کامپیوتری، فرهنگ و هنر، سلامت و زیبایی و سبک زندگی
به قول یکی از شخصیتهای «استار ترک» (همان پیشتازان فضا) انتقام غذایی است که باید سرد سرو شود. نقل قولی معروف که به فرهنگ عامه راه پیدا کرد و خیلی از سینماگران از جمله کوئنتین تارانتینو آن را به کار گرفتند. سینما پر است از قصههایی نفسگیر و پرهیجان که در آن شخصیتهای زخمخورده با خشونتی غیرقابل وصف از مسببین بدترین حادثهی زندگیشان انتقام میگیرند و همه را به سزای عملشان میرسانند.
همه دوست دارند زجر کشیدن آدمهای نابکاری را ببینند که بلاهای جبرانناپذیری سر شخصیت اصلی و زندگی و خانوادهاش آوردهاند و وقتی قهرمان داستان بعد از تحمل رنجها و سختیهای بسیار بالاخره به هدفش میرسد و اصل کاریها را مجبور میکند تقاص بدهند، احساس رضایتی عمیق به مخاطب منتقل میشود که هیچچیزی نمیتواند جای آن را بگیرد.
فیلمها با نمایش و روایت قصههایی جذاب و تماشایی از انتقام، این فرصت خیالی را در اختیار ما میگذارند تا چنین رضایت و سرخوشی عجیبی را تجربه کنیم بدون اینکه لازم باشد از روی مبل راحتیامان بلند شویم و دست به اقدامات خطرناک بزنیم. با تماشای فیلمهای قهرمانی، جنسی از هیجان را از سر میگذرانیم که ریشه در باورهای کهن و انگارههای ذهنی عمیق هر آدمی دارد، مسائلی مثل عدالتطلبی و تاوان دادن آدمهای بدذات و ظالم که زندگی خیلیها را خراب کردهاند. برای همین با تمام وجود برای موفقیت قهرمان داستان آرزو میکنیم، که موفق شود و انتقام عزیزان از دست رفتهاش را بگیرد.
یکی دیگر از نکتههای جالب و جذاب فیلمهای انتقامی، غافلگیریها و رودستهایی است که به انتظارات تماشاچی میزنند و او را در شوک و تحسین فرو میبرند. هرکدام از این فیلمها روشهای مخصوص خودشان را برای انتقام نشان میدهند. ممکن است شخصیتی تصمیم بگیرد با کشتن و شکنجهی آدمهای مقصر انتقام بگیرد، یا شاید یکی بخواهد با طرح و برنامهریزی سرقتی بزرگ و دقیق رقیب و دشمنش را وادار کند که تاوان بدهد، حتی شاید با جنسی از انتقام روبهرو شویم که شبیه انتقامهای دیگر نیست و در آرامش و کاتارسیس و گذشت خلاصه میشود.
- خشنترین فیلمهای تاریخ سینما که یک بار دیدنشان هم سخت است
در ادامه با تعدادی از بهترین فیلمهای انتقامی سینما آشنا میشوید که هرکدام قصههایی شنیدنی و تأثیرگذار برای تعریف کردن دارند و با قهرمانهایشان حسابی همذاتپنداری میکنید. از فیلمهای پر از خون و خشونت و بیرحمی و تلافی گرفته تا آثاری که پیشنهادهای تازهای میدهند و شما را به فکر فرو میبرند.
۱. بانو ایو (The Lady Eve)
- محصول: ۱۹۴۱
- کارگردان: پیتر استرجس
- بازیگران: باربارا استانویک، هنری فوندا، چارلز کوبرن
- امتیاز راتن تومیتوز: ۱۰۰%
پیتر استرجس از معدود کارگردانهای دههی ۳۰ و ۴۰ میلادی بود که به عنوان یکی از استادان کمدی اسکروبال شناخته میشد و بانو ایو از بهترین کارهایش است. کمدی اسکروبال کمدی رمانتیکهایی بودند که دوران رکود اقتصادی بزرگ آمریکا رواج پیدا کردند و داستانهای عاشقانه را با رویکردی بامزه تحویل مخاطباناشان میدادند.
داستان دربارهی زنی زیبا، حقهباز و کلاهبردار به نام جین (باربارا استانویک) است که بر خلاف انتظارش عاشق یکی از سوژههایش چارلز (هنری فوندا) میشود و نقشهی حیلهگرانهاش به خاطر همین عشق به هم میریزد و شکست میخورد. بعد از اینکه چارلز از نیرنگهای جین باخبر میشود، جین بار دیگر سعی میکند او را به دام بیندازد.
سادهلوحی چارلز و اصرار جین بر ادامه دادن حقهبازیهایش مسیری بامزه و خندهدار از بازیهای این دو نفر خلق میکند که تماشایش حسابی کیف میدهد. هربار که جین حقهای سوار میکند، چارلز در پی تلافی و انتقام بر میآید و سعی میکند جواب نیرنگهای او را بدهد، و در جواب جین بار دیگر حیلههای تازه میچیند و حین همین بالا و پایین شدنها، مدام عاشق هم میشوند و دوباره از هم بدشان میآید.
۲. شلیک به هدف (Point Blank)
- محصول: ۱۹۶۷
- کارگردان: جان بورمن
- بازیگران: لی ماروین، انجی دیکینسون، کینن وین
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۲%
تریلری صاحب سبک و دیدنی از جان بورمن. داستان دربارهی سارقی است که بعد از خیانت همدستش حین یکی از سرقتها، تصمیم میگیرد از او انتقام بگیرد. لی ماروین نقش خلافکاری دقیق و کاریزماتیک را بازی میکند که در عین بیرحمی مهارنشدنیش برای انتقام از تک تک افراد مقصر، عدل و انصاف را هم رعایت میکند و ذرهای بیشتر از آنچه حقش بوده پس نمیگیرد. وجدانی اخلاقی و حرفهای که در کمتر سارق و خلافکاری سراغ داریم.
فیلم که برداشتی آزاد از رمان «شکارچی» (The Hunter) نوشتهی ریچارد استارک است، نبرد خونین و مهیب یک مرد را با همدست سابقش و خانوادهای جنایتکار به تصویر میکشد. خانوادهی جنایتکاری بزرگ و شرور که نام سازمان را روی خودشان گذاشتهاند.
۳. عروس سیاهپوش (The Bride Wore Black)
- محصول: ۱۹۶۸
- کارگردان: فرانسوا تروفو
- بازیگران: ژن مورو، میشل بوکه، ژان-کلود بریالی
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۲%
با اینکه فرانسوا تروفو نسبت به این فیلمش زیاد مطمئن نبود و نظرش را چندبار عوض کرد، ولی عروس سیاهپوش در بین فیلمهای انتقامی اثر موفق و زیبایی است که نمیشود منکر تأثیرگذاری و قصهی گیرایش شد.
ژن مورو نقش اصلی این فیلم را بازی کرده، زنی بیوه و عزادار که میخواهد از ۵ مردی که روز عروسی همسرش را به قتل رساندند انتقام سختی بگیرد. همانطور که انتظار میرود، تروفو با این قصهی دردناک و انتقامی به روش خودش برخورد میکند و به جای یک فیلم پرجنبوجوش و خشن، اثری شاعرانه و لطیف تحویل مخاطب میدهد و از سوژهای تلخ و گزنده چیزی زیبا و بهیادماندنی میسازد.
عروس سیاهپوش انگار تلفیقی است از سینمای موج نو فرانسه و مؤلفههای هیچکاکی. تعلیق و هیجانی آرام که در مغز و روح و روان مخاطب نفوذ میکند و همزمان او را به دنیایی چشمنواز و روحانگیز میبرد.
۴. روزی روزگاری در غرب (Once Upon a Time in the West)
- محصول: ۱۹۶۸
- کارگردان: سرجیو لئونه
- بازیگران: هنری فوندا، چارلز برانسون، کلودیا کاردیناله
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۵%
سرجیو لئونه فیلمهای بزرگ و ماندگاری ساخته که تعدادی از آنها با انتقام و تلافی سروکار دارند. در این وسترن مهم که یکی از بهترین وسترنهای سینماست، داستان مردی را میبینیم که هارمونیکا مینوازد و میخواهد جلوی اقدامات هفتتیرکشی مزدور (هنری فوندا) و حامی ثروتمندش را بگیرد تا کنترل یک شهر مهم دستشان نیفتد. شهری که در آستانهی تبدیل شدن به یک قطب اقتصادی بزرگ در غرب وحشی است و افراد طماع و فرصتطلب زیادی برایش دندان تیز کردهاند.
کلودیا کاردیناله نقش روسپی سابقی را بازی میکند که حالا ازدواج کرده و زمینهای ارثرسیده به او برای کاراکترهای اصلی داستان که هرکدام به نحوی تحت تأثیر زیباییهایش قرار گرفتهاند دردسرهایی ایجاد میکند.
۵. آخرین خانه در سمت چپ (Last House on the Left)
- محصول: ۱۹۷۲
- کارگردان: وس کریون
- بازیگران: دیوید هس، ساندرا کسل، لوسی گرانتام
- امتیاز راتن تومیتوز: ۶۲%
وس کریون همیشه مرد ایدههای بزرگ بود (هرچه نباشد، پیش از آنکه به فیلمسازی رو بیاورد معلم بود) و این را بهخوبی در اولین تجربهی سینماییاش میتوانید ببینید. این فیلم که کریون آن را با نگاهی به «چشمهی باکره» (The Virgin Spring) اینگمار برگمن ساخته داستان دو دختر نوجوان را روایت میکند که به زور به جنگلی کشیده میشوند و شکنجهشان میکنند. بعد از این اتفاق، مهاجمین دو دختر به طور اتفاقی پایشان به خانهی والدین یکی از آنها باز میشود و وقتی پدر و مادر میفهمند آنها چه فجایعی رقم زدهاند، انتقامی خونین و مهیب ترتیب میدهند تا آنها را از نفس کشیدن پشیمان کنند.
تماشای این فیلم کلاسیک کمخرج به خاطر خشونت زننده و قصهی تلخش سخت و طاقتفرساست، ولی وس کریون ایدههای جذابی به آن اضافه کرده که لایههایی عمیقتر به داستان میبخشد و هنوز هم بعد از سالها وقتی میبینیدش، شما را به فکر فرو میبرد.
۶. بانو اسنوبلاد (Lady Snowblood)
- محصول: ۱۹۷۳
- کارگردان: توشیا فوجیتا
- بازیگران: میکو کاجی، توشوی کوروساوا، ماساکی دایمون
- امتیاز راتن تومیتوز: ۱۰۰%
شاید اسم این فیلم را نشنیده باشید، ولی کوئنتین تارانتینو حسابی به آن ارادت دارد و در بیل را بکش ۱ و ۲ ارجاعات زیادی گذاشته که علاقهاش را نشان دهد. با دیدن فیلم متوجه میشوید که ارادت تارانتینو بیدلیل نبوده و از خودتان میپرسید که دارم یکی از بهترین فیلمهای دنیا را میبینم؟ که جوابش بدون شک بله است.
این شاهکار دهه هفتادی توشیا فوجیتا با سه قتل فجیع که در مراکز پر از برف رخ میدهد شروع میشود و همه چیز از همین لحظه سمت یک داستان انتقامی پر از کشتار و خون و بیرحمی و خشونتهای چشمنواز میرود، یعنی همان چیزی که پایه و اساس فیلم تماشایی کوئنتین تارانتینو بود. بازی میکو کاجی در نقش اصلی خیرهکننده است و فیلم با موسیقی و تصاویر گیرا جوری بیننده را مبهوت و مفتون خودش میکند که نمیتوانید چشم از آن بردارید. موسیقی این فیلم چنان جانکاه و ناراحتکننده است که تا عمق روح و روان هر سینمادوستی نفوذ میکند و هرگز فراموشش نخواهید کرد.
۷. نیش (The Sting)
- محصول: ۱۹۷۳
- کارگردان: جرج روی هیل
- بازیگران: رابرت ردفورد، پل نیومن، آیلین برنان
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۴%
رابرت ردفورد و پل نیومن بعد از تجربهی موفق «بوچ کسیدی و ساندنس کید» (Butch Cassidy and the Sundance Kid) بار دیگر کنار هم قرار گرفتند تا داستانی دربارهی فریب و نیرنگ و انتقام تعریف کنند. ماجرا دربارهی دو مرد کلاهبردار و حقهباز است که میخواهند انتقام کشته شدن مردی را بگیرند که راه و روش کلک سوار کردن را یادشان داده بود و مربی و آموزگارشان محسوب میشد. مقصر این اتفاق رهبر یک گروه جنایتکار با بازی رابرت شاو است و نیومن و ردفورد برای شکست دادنش راه درازی در پیش دارند.
نیش فیلمی دربارهی آدمهای باهوش و نیرنگبازی است که لحظهای از نقشه کشیدن و کلک سوار کردن و رو دست زدن باز نمیایستند و مثل بهترین نمونههای فیلمهای اینچنینی، مخاطب را با غافلگیریهای پی در پی هیجانزده میکند. اتفاقها بهقدری سریع جلو میروند و غافلگیریها و ضربههای داستانی انقدر پشت سر هم هستند که نمیدانید به کدام شخصیت اعتماد کنید و طرفدار کدام بخش داستان باشید. بهترین حقههای فیلم آنهایی است که روی خود مخاطب اجرا میشود و همین مؤلفهاش است که تماشاچی را شیفتهی داستان میکند. چرا که به قول کاتر (مایکل کین) فیلم «پرستیژ»، ما تماشاچیان از همه جا بیخبر سینما خودمان دلمان میخواهد گول بخوریم و از این فریبها و نیرنگهای جذاب نهایت لذت را میبریم.
۸. آرزوی مرگ (Death Wish)
- محصول: ۱۹۷۴
- کارگردان: مایکل وینر
- بازیگران: چارلز برانسون، هوپ لانگ، وینسنت گاردنیا، جف گلدبلوم
- امتیاز راتن تومیتوز: ۶۸%
چارلز برانسون چهرهای زمخت و پر از رنج و درد داشت و کافی بود یک نگاه به او بیندازید تا بفهمید نباید با همچین کسی در افتاد چون به راحتی نابودتان خواهد کرد. برای همین بهترین گزینه برای کاراکترهای زخمخوردهای بود که چیزی برای از دست دادن ندارند و برای رسیدن به هدفشان از چیزی نمیترسند.
ولی قضیهی فیلم مایکل وینر کمی فرق میکرد. برانسون در اینجا نقش معماری مبادی آداب و آرام را بازی میکرد که وقتی جمعی از اراذل خیابانی به همسر و دخترش حمله میکردند، طی ماجراهایی تبدیل به یک قهرمان خودسر خشن و بیرحم میشد که میخواست عدالت را شخصا اجرا کند.
فیلم دورهای ساخته شد که جرم و جنایت در آمریکا بیداد میکرد و به خاطر داستان جنجالیش، متهم شد به اینکه اجرای عدالت شخصی و خودسرانه را توجیه و تشویق میکند و به این طریق اعتماد عمومی را به مقامات و نیروهای پلیس زیر سؤال میبرد. گویا فکر میکردند دارد این ایده را به تماشاچیان القا میکند که اگر پلیس به خواستههایشان توجهی نکرد، خودشان دست به کار شوند و منتظر اعمال قانون نمانند.
صرف نظر از اینکه فیلم نسبت به اجتماع و شهروندان مسؤولانه عمل کرد یا نه، داستانی تکاندهنده را روایت میکند که بهشدت تماشایی و نفسگیر است و از دیدنش اصلا پشیمان نمیشوید. تأثیر آرزوی مرگ روی سینما به قدری بود که چند دنباله ازش ساختند و سال ۲۰۱۸ هم بازسازی آن با بازی بروس ویلیس ساخته شد.
۹. کری (Carrie)
- محصول: ۱۹۷۶
- کارگردان: برایان دی پالما
- بازیگران: سیسی اسپیسک، جان تراولتا، پایپر لوری
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۳%
فیلمی که برایان دی پالما با اقتباس از رمان استیفن کینگ ساخت، ماجرای نسبتا سادهای مثل بلوغ یک دختر نوجوان را تبدیل به روایتی خونین از نفرت و خشونت و سرکوب مادرانه کرد. کری دختری معصوم و محجوب است که تحت نظارت و کنترل مادر شدیدا مذهبیش زندگی میکند و در ارتباط گرفتن با همنسلانش مشکلات زیادی دارد.
دربارهی دبیرستان و دختران و پسران سنگدل و بیرحمی که بچههای کمروتر و ساکتتر را آزار و اذیت میکنند داستانهای بیشماری گفته شده. ولی در اینجا همهی این بچههای بیملاحظه قرار است با تقاصی سخت و هراسانگیز روبهرو شوند تا درسی شود برای بقیه. کری که خشم و نفرت و احساسات سرکوبشدهی بیپایانی درونش جمع کرده، در فینال فیلم انتقامی فراموش نشدنی روی سر همه هوار میکند.
دی پالما با کنار هم قرار دادن بحران بلوغ یک دختر جوان و قدرتهای ماورایی، بحثهای جدی و مهمی را مطرح میکند تا کری از یک فیلم ترسناک صرف فراتر برود و از آن به عنوان بستری برای واکاوی شخصیتهای سرخورده و سرکوبشده استفاده کند.
۱۰. تندر غلتان (Rolling Thunder)
- محصول: ۱۹۷۷
- کارگردان: جان فلین
- بازیگران: ویلیام دیوین، تامی لی جونز، لیندا هینز
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۶%
با اثری که از نظر کوئنتین تارانتینو بهترین فیلم انتقامی تاریخ سینماست آشنا شوید. داستان دربارهی کهنهسربازی است که از جنگ ویتنام و تحمل ۷ سال اسارت بازمیگردد و متوجه میشود که دیگر حسی به زندگی و مردمهای دوروبرش ندارد. سالهای اسارت و شکنجه بهحدی سنگین بوده که انگار تمام زندگی و شور و شعف و حس و حال را از درونش مکیده و پوستهای خالی به جای گذاشته که از نمایش سادهترین احساسات انسانی عاجز است. برای همین وقتی چند مکزیکی از خدا بیخبر به خانهاش میآیند و سکههایی را که پاداش چند سال عذاب و اسارتش بود میدزدند و همسر و فرزندش را جلو چشمانش به قتل میرسانند، شیون و زاری نمیکند و برای خودش و بخت ناگوارش اشک نمیریزد. بدون ذرهای اتلاف وقت دست به عمل میزند و سرنخها را دنبال میکند تا به مسببین این مصیبت برسد.
فیلمی که جان فلین با فیلمنامهای از پل شریدر معروف (نویسندهی راننده تاکسی اسکورسیزی) ساخت دست روی مضامین عمیق و پیچیدهای میگذارد و تبعات جنگ را با نگاهی کمتر دیده شده به تصویر میکشد. انتقامی که در تندر غلتان میبینیم شبیه بقیهی انتقامها نیست. اینجا مردی که از انسانیت تهی شده با کمک همرزمش (تامی لی جونز) به دل دشمن میزنند چون تحمل زندگی واقعی برایشان سخت و ناممکن شده و فقط وقتی احساس سرخوشی و سرزندگی میکنند که خون به سر و صورتشان بپاشد.
فصل پایانی و میخکوبکنندهی فیلم فقط انتقام یک پدر و همسر داغدار نیست، تجدید میثاق دو معتاد جنگ و کشتار است که برای بازگشت به دوران افتخار لحظهشماری میکردند. لبخند تامی لی جونز در همین فصل پایانی گواه همه چیز است. کاراکتری که کل فیلم یک بار هم لبخندش را نمیبینیم و برای رو در رو شدن با خانوادهاش مشکل دارد و بدون عینک دودی نمیتواند استقبالشان را پذیرا باشد، ولی وقتی نوبت به کشتار و پیروی از دوست و همرزمش میرسد، انگار دنیا را به او دادهاند.
۱۱. به گورت تف میکنم (I Spit on Your Grave)
- محصول: ۱۹۷۸
- کارگردان: مئیر زارکی
- بازیگران: کامیل کیتون، اران تابر، ریچارد پیس
- امتیاز راتن تومیتوز: ۵۳%
فیلمی تلخ و تکاندهنده دربارهی زنی که میخواهد به خشنترین شیوههای ممکن از چهار مردی انتقام بگیرد که بعد از تعرضی وحشیانه او را در جنگل رها کردند تا بمیرد.
خود فیلم با الهام از آخرین خانه در سمت چپ وس کریون ساخته شده بود، ولی تأثیرگذاریش تا حدی بود که چند دنباله و بازسازی به همراه داشت و بیشمار فیلم انتقامی با نگاهی به آن ساخته شدند. بخشی از این ماجرا به خشونت عریان فیلم برمیگردد که برای زمان خودش اتفاق نامعمولی بود و هنوز هم یکی از بحث برانگیزترین فیلمهای دههی ۷۰ شناخته میشود.
۱۲. مد مکس (Mad Max)
- محصول: ۱۹۷۹
- کارگردان: جرج میلر
- بازیگران: مل گیبسون، هیو کیز-برن، جف پری
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۰%
فیلمی که نقطهی آغازی بود بر یک فرنچایز ۴۰ ساله (که هنوز هم ادامه دارد). داستان دربارهی مأمور پلیسی به نام مکس راکاتانسکی (مل گیبسون) است که در نسخهای عجیب و آخرالزمانی از استرالیا زندگی میکند و سعی دارد جلو گروهی خلافکار را بگیرد که آسایش مردم را به هم میزنند. بعد از اینکه همسر و فرزندش به قتل میرسند، به دنبال آدمکشها میرود و یکی پس از دیگری همه را از سر راه برمیدارد و انتقامی سخت میگیرد و هیچ رحمی از خودش نشان نمیدهد، همانطور که آنها بدون هیچ رحم و شفقتی خانوادهاش را به قتل رساندند.
مد مکس یک فیلم انتقامی دیدنی است و تمرکزش را روی تعقیبوگریزهای باحال گذاشته، و سنگ بنای مجموعه فیلمی به حساب میآید که حتی سالها بعد از شروعش جهان ویژهی خودش را دارد. همه دیدیم که وقتی جرج میلر سال ۲۰۱۵ یک بازسازی/دنباله با بازی تام هاردی و شارلیز ترون ساخت، همه را انگشت به دهان گذاشت.
۱۳. نُه تا پنج (۹to5)
- محصول: ۱۹۸۰
- کارگردان: کالین هیگینس
- بازیگران: جین فوندا، لیلی تاملین، دالی پارتن
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۳%
کالین هیگینس این فیلم را درست به موقع ساخت، یعنی زمانی که بحث تبعیض جنسیتی کم کم داشت داغ میشد و همه جا حرفهایی از حقوق زن و مرد مطرح میکردند. داستان دربارهی سه زن جوان است که زیر سایهی رئیسی مستبد و مردگرا کار میکنند و مجبورند به قواعد دستوپاگیر زنستیزانهاش تن دهند. جین فوندا، لیلی تاملین و دالی پارتن نقش این سه زن را بازی میکنند.
اما اوضاع به همین منوال نمیماند و سه قهرمان زن داستان تصمیم میگیرند از رئیس ظالمشان به شیوهی خودش انتقام بگیرند و او را سر جایش بنشانند تا برای خودشان و بقیهی زنان محیط کاری بهتر و مناسبتری ایجاد کنند.
۱۴. پیشتازان فضا ۲ : خشم خان (Star Trek 2 : The Wrath of Khan)
- محصول: ۱۹۸۲
- کارگردان: نیکلاس مِیر
- بازیگران: ویلیام شتنر، لئونارد نیموی، کرستی الی
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۷%
نیکلاس مِیر یکی از شخصیتهای فرعی سریال اصلی پیشتازان فضا را برداشت و از آن ضدقهرمانی ماندگار ساخت که همیشه قسمت دوم فیلم را با او به یاد بیاوریم. خان بعد از اینکه او را در سیارهای مُرده رها میکنند، پر از کینه و نفرت بازمیگردد تا رو در روی کاپیتان کرک بایستد.
نبرد بین خان و کاپیتان کرک نبرد دو ارادهی پولادین و شکستناپذیر است. دو شخصیت که برای به دست آوردن وسیلهای قدرتمند به نام جنسیس از هیچ اقدامی نمیترسند. خان و کاپیتان کرک هم باید در نبرد تن به تن همدیگر را شکست دهند، هم در استراتژی و نقشههای ذهنی.
۱۵. عروس شاهزاده (The Princess Bride)
- محصول: ۱۹۸۷
- کارگردان: راب رینر
- بازیگران: کری الویس، رابین رایت، مندی پتینکین
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۷%
فیلمنامهی این فیلم مفرح و سرگرمکننده را ویلیام گلدمن بر اساس رمانی به همین نام و نوشتهی خودش نوشت. عروس شاهزاده پر است از بازیگوشیهای روایی و شوخیهای درجهیک که مؤلفههای آشنای داستانهای عاشقانه و قصههای پریان را با شکلی کاملا جدید به بیننده ارائه میدهد. در کنار همهی اینها، یکی از بهیادماندنیترین قصههای انتقام را تعریف میکند.
شخصیت اصلی فیلم اینیگو مونتایا (مندی پتینکین) با تمام وجود دنبال انتقام از مردی شش انگشتی است که پدرش را کشته، و در این حین حواسش هم هست سخنرانی پرطمطراقی را که حسابی برایش تمرین کرده از قلم نیندازد. اگر به دنبال فیلمی میگردید که با ایدههای بکر و صحنههای ماندگار و شخصیتهای دوستداشتنی اوقات خوشی را برایتان فراهم کند، عروس شاهزاده را از دست ندهید.
۱۶. شجاعدل (Braveheart)
- محصول: ۱۹۹۵
- کارگردان: مل گیبسون
- بازیگران: مل گیبسون، سوفی مارسو، برندن گلیسون
- امتیاز راتن تومیتوز: ۷۸%
مل گیبسون بعد از ساخت فیلم «مرد بدون چهره» (The Man Without a Face) سراغ این روایت ملتهب از واقعهای تاریخی آمد و جایگاهش را به عنوان یک کارگردان قدرتمند ثبت کرد. ماجرا دربارهی جنگجویی است به نام ویلیام والاس که قرن سیزدهم میلادی زندگی میکرده و بعد از اینکه سربازان انگلیسی به روستایش هجوم میبرند و معشوق دیرینهاش را به قتل میرسانند، تبدیل به رهبری خستگیناپذیر برای مردم اسکاتلند میشود تا همه را از زیر یوغ انگلیسیها نجات دهد.
سفر پر فراز و نشیب والاس با انگیزهای شخصی و برای انتقام مرگ عزیز از دست رفتهاش آغاز شده بود، اما او رفته رفته تبدیل به نمادی برای آزادی و آزادگی میشود و جمع کثیری از مردم و جنگجویان اسکاتلند را با خودش همراه میکند و تأثیر و نفوذش به حدی میرسد که او را به عنوان دشمن شمارهی یک حکومت انگلستان میشناسند و برای سرش جایزه میگذارند.
۱۷. مردک بریتانیایی (The Limey)
- محصول: ۱۹۹۹
- کارگردان: استیون سودربرگ
- بازیگران: ترنس استمپ، لزلی ان وارن، لوییس گوزمن
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۲%
استیون سودربرگ درست قبل از اینکه فیلمهای معروفش را در هالیوود بسازد و حسابی سر و صدا کند این فیلم انتقامی را با بازی ترنس استمپ ساخت. داستان دربارهی مردی به نام ویلسون (استمپ) است که به دنبال پیدا کردن قاتلین دخترش، پایش به آمریکا باز میشود و سرنخهایی که داشته او را به در خانهی یک تهیهکنندهی موسیقی کهنسال (هنری فوندا) میرساند. او در مسیر انتقامش با شخصیتهای عجیبوغریب و جذابی همراه میشود که به فیلم و داستان انتقامیش رنگوبویی بامزه میبخشند و کاری میکنند تا این قصهی تلخ و ناراحتکننده، گرم و صمیمی و انسانیتر شود.
این فیلم به نسبت سایر آثار فهرست ملایمتر است و از خشونت زیادی استفاده نمیکند، ولی با این حال چیزی از عمق و تأثیرگذاریش کم نمیشود و مسیر قهرمان آسیبدیده را با رویکردی متفاوت نشانمان میدهد. با دیدن فیلم سودربرگ متوجه میشویم که چطور یک مرد زخمخورده میتواند در مسیر انتقام به رستگاری و رهایی برسد و از فشار و ترس و ناراحتی خلاص شود.
۱۸. گلادیاتور (Gladiator)
- محصول: ۲۰۰۰
- کارگردان: ریدلی اسکات
- بازیگران: راسل کرو، واکین فینیکس، کانی نیلسن
- امتیاز راتن تومیتوز: ۷۷%
ریدلی اسکات با ساخت گلادیاتور هم راسل کرو را به اسکار رساند هم یکی از بهترین درامهای تاریخی سینما را به ما تقدیم کرد. داستان ژنرالی رومی به نام ماکسیموس که به خاطر حسادتهای پسر سزار (کومودوس با بازی واکین فینیکس) همه چیزش را از دست میداد و بعد از کشته شدن همسر و فرزندش تبدیل به بردهای بیهویت میشد و کمکم خودش را در رقابتهای گلادیاتوری بالا میکشید تا فرصت انتقام از کومودوس خبیث و بیرحم را بگیرد، خیلیها را مسحور و مجذوب فیلم کرد.
گلادیاتور یکی از پایهای ترین ایدههای انتقام را دارد، همین که مردی برای انتقام کشته شدن خانوادهاش از همه چیز بگذرد و تا به هدفش نرسد از پا ننشیند. اما روایت این داستان در روم باستان و تلفیقش با مضامین عمیقی مثل عطش قدرت و حاکمیت بر مبنای ترس و جدال بین یک شخصیت اصیل و مردی ضعیفالنفس، شکلوشمایلی به آن بخشیده که فراموش شدنی نیست.
۱۹. ممنتو (Memento)
- محصول: ۲۰۰۰
- کارگردان: کریستوفر نولان
- بازیگران: گای پیرس، کری ان ماس، جو پانتولیانو
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۳%
کریستوفر نولان با ممنتو احتمالا تلخترین داستان انتقام را برایمان تعریف کرد. ماجرای مردی به نام لئونارد شلبی که به دنبال انتقام از متجاوز و قاتل همسرش است ولی حافظهی کوتاهمدتش را حین همان حادثه از دست داده و مجبور است برای گم نکردن واقعیت و روند وقایع زندگی غمانگیزش، مدام از آدمها عکس بگیرد و زیر عکسها توضیحاتی بنویسد.
روایت معکوس فیلم فقط یک تکنیک داستانگویی نیست، تصویری است از ذهن و روان مغشوش و درهمریختهی مردی که تمام زندگی و انگیزههایش خلاصه شده در انتقام از فردی به نام جان جی. اما نمیداند این جان جی کیست و کجاست و هربار برای خودش سرنخهای تازه میچیند تا به یک جان جی جدید برسد، به این امید که آتش درونش خاموش شود و آرام بگیرد. اما بدبختانه وضعیت او هولناکتر از این حرفهاست. او هربار که انتقامش را میگیرد و یک جان جی را میکشد، یادش میرود (یا تصمیم میگیرد که یادش برود) و بار دیگر همه چیز را از اول برای خودش میچیند. انگار در برزخی تمامنشدنی گیر کرده که راه فراری ندارد. حتی نمیداند آیا واقعا جان جی قاتل همسرش است یا نه، چون این احتمال قوی وجود دارد که خودش به خاطر وضعیت ذهنی و حافظهی کوتاهمدتش باعث مرگ او شده باشد و این ماجرا به قدری برایش سنگین بوده که ذهن ناآرامش برای او داستانی کاملا جدید ساخته؛ اینکه زنش را به قتل رساندهاند و او باید برای انتقامش اقدام کند.
۲۰. در اتاق خواب (In the Bedroom)
- محصول: ۲۰۰۱
- کارگردان: تاد فیلد
- بازیگران: مریسا تومه، تام ویلکینسون، نیک استال
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۳%
داستان پدر و مادری که پسرشان با زنی مطلقه ارتباط برقرار میکند و زندگیشان از آن به بعد درگیر خشونت و وحشتی تمامعیار میشود، چون همسر سابق و عصبانی زن وارد زندگی آنها میشود و سعی میکند همه چیزشان را به هم بزند و از اینجا داستان وارد هزارتویی از تلافی و انتقام میشود که انگار هیچ پایانی بر آن نیست.
فیلم به ما نشان میدهد که چطور تصمیماتی ظاهرا ساده، دنیای همه را زیر و رو میکند و میبینیم پدر و مادری که فکرش را هم نمیکردند درگیر چنین ماجراهایی شوند، قدم در چرخهای از خشونت و بیرحمی میگذارند.
۲۱. یازده یار اوشن (Ocean’s Eleven)
- محصول: ۲۰۰۱
- کارگردان: استیون سودربرگ
- بازیگران: جرج کلونی، برد پیت، مت دیمون، جولیا رابرتز و …
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۳%
احتمالا کسانی که یازده یار اوشن را دیدهاند از حضورش در این فهرست کمی تعجب کنند. هرچه نباشد این فیلم سودربرگ لحن سرخوشانهای داشت و خیلی به یک فیلم انتقامی نمیخورد. اما فراموش نکنید که انگیزهی اصلی و اساسی جرج کلونی برای گردآوری تیم محشر و درجهیکش، انتقام و تلافی بود.
دنی اوشن که از جدایی تس (جولیا رابرتز) ناراحت و سرخورده است، نقشهی سرقتی هوشمندانه میکشد تا مرد جدید زندگی او را اذیت کند. به همین سادگی و بامزگی. انگیزهی اولیهی کار شاید ساده باشد، ولی تیمی که دنی اوشن برای عملیاتی کردن نقشهاش کنار هم میآورد جمعی از آدمهای متخصص و کارکشته هستند که در اجرای کارهایشان با کسی شوخی ندارند (با اینکه شخصیتهای واقعا شوخطبع و بامزهای هم هستند) و جوری نقشه میریزند که مو لای درزش نرود.
۲۲. بیل را بکش ۱ و ۲ (Kill Bill 1 & 2)
- محصول: ۲۰۰۳ و ۲۰۰۴
- کارگردان: کوئنتین تارانتینو
- بازیگران: اوما تورمن، دیوید کارادین، لوسی لیو
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۵% و ۸۴%
بهترین راه برای تجربهی حماسهی انتقامی کوئنتین تارانتینو، تماشای دو قسمت پشت سر هم است. یا اصلا همانطور که خودش از ابتدا قصدش را داشته، بهتر است نسخهی چهار ساعتی و کامل آن را ببینید. وقتی تارانتینو سراغ کهنالگو و ایدهای مثل انتقام میرود، از همه چیز مایه میگذارد تا قصهای خونین و ملتهب تعریف کند که هیجانش تا مغز استخوان تماشاچی نفوذ میکند.
داستان زنی که برای انتقام کشته شدن همسرش در روز عروسی، تمام همکاران و رفقای سابقش را که به او خیانت کردهاند از لبه تیغ میگذراند از آن قصههایی است که هیچ کارگردانی به جز تارانتینو مهارت تعریف کردنش را نداشت. بیل را بکش تمام مؤلفههای یک فیلم انتقامی درجهیک را دارد و صحنههای مبارزهای نفسگیر و میخکوبکننده پیش چشمان مخاطبش میآورد که نظیر ندارند. کشت و کشتار و قلع و قمع دشمنها در هیچ فیلم دیگری به اندازهی بیل را بکش لذتبخش و هیجانانگیز نیست و فصلهای اکشن و مبارزهی آن را میتوانید بارها و بارها تماشا کنید.
۲۳. اولدبوی (Oldboy)
- محصول: ۲۰۰۳
- کارگردان: پارک چان-ووک
- بازیگران: چویی مین-سیک، یو جی-ته، کانگ هیه-جونگ
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۱%
فیلم پارک چان-ووک با ایدهی مرکزی درخشان و کنجکاویبرانگیزی شروع میشد؛ مردی در اتاقی عجیب به هوش میآید که هیچ راه فراری از آن ندارد و اصلا نمیداند چه کسی او را ربوده و چرا در این اتاق نگهش داشته. این آغاز یکی از جسورانهترین و بحثبرانگیزترین داستانهای انتقامی سینما بود که خیلیها را هنگام تماشایش شگفتزده کرد.
چویی مین-سینک نقش این مرد محبوس را بازی میکند که بعد از ۱۵ سال آزاد میشود و به دنبال کسانی میگردد که او را زندانی کردند تا انتقامی خونین از همهشان بگیرد. ولی در این مسیر کارهایی میکند و واقعیتهای هولناکی برایش افشا میشود که آرزو میکند کاش تا ابد در همان اتاق زندانی میماند.
۲۴. دختر گمشده (Gone Girl)
- محصول: ۲۰۱۴
- کارگردان: دیوید فینچر
- بازیگران: بن افلک، رزامند پایک، نیل پاتریک هریس
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۷%
گیلین فلین فیلمنامهی دختر گمشده را با اقتباس از رمانی به همین نام و نوشتهی خودش نوشت. داستان دربارهی مردی است که به قتل همسرش متهم شده و نمیداند چطور باید بیگناهیش را ثابت کند، چون ماجرا پیچیدهتر از چیزی است که در ظاهر میبینیم.
دختر گمشده دربارهی زنی خطرناک و ترسناک است که برای انتقام از همسرش روشهای عجیب و هراسانگیزی به کار میگیرد و نقشهای پرجزئیات طراحی میکند تا در نزاع ازلی ابدی بین مرد و زن، پیروز میدان باشد.
۲۵. جان ویک (John Wick)
- محصول: ۲۰۱۴
- کارگردان: چاد استاهلسکی
- بازیگران: کیانو ریوز، مایکل نیکویست، ایان مکشین
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۶%
رسیدیم به معروفترین و محبوبترین قهرمان اکشن این سالها یعنی جان ویک. مردی کمحرف و غمزده که گذشتهی تاریکی دارد و سعی کرده زندگی آرام و بیسروصدایی را با همسری که بینهایت دوستش دارد تجربه کند. ولی زندگی بیرحمتر از این حرفهاست و همسر عزیزش را به خاطر بیماری از او میگیرد و جان ویک بار دیگر تنها و منزوی میشود. وقتی عدهای آدم بیسروپا به خانهاش حمله میکنند و تولهسگ بامزه و دوستداشتنی که یادگار همسرش بود را میکشند، خشم ویرانگری که ویک مدتها درونش مخفی کرده بود آزاد میشود و جهنمی خونین به پا میکند.
دربارهی انگیزهی اولیهی جان ویک برای انتقام و کشتار بیحدوحصرش شوخیهای زیادی کردهاند، اینکه یک تولهسگ حادثهی محرک داستانی چنین جذاب و دیدنی است. ولی واقعا اگر به آن فکر کنیم، این توله سگ فقط یک توله سگ عادی نبود. یادگاری بود از زندگی گرم و عاشقانهی جان ویک، هدیهای از همسر درگذشتهاش که مثل سدی مستحکم عمل میکرد. سدی مقابل خشم و خشونت مهارنشدنی مردی که هیچچیز جلودارش نیست.
منبع: Mental Floss
The post ۲۵ فیلم برتر دربارهی انتقام که خونتان را به جوش میآورند appeared first on دیجیکالا مگ.