دسته دختران؛ عوارض خودشیفتگی (جشنواره‌ی فجر)

منبع :  دیجی کالا دسته بندی : دیجی کالا کد خبر : 180583 2 سال قبل 109

نام خصوصیتی که منجر به خلق فیلمی چون «دسته‌ی دختران» شده را باید چه گذاشت؟ خودشیفتگی؟ سراب؟ ناتوانی در درک جایگاهِ واقعیِ خود؟ سهل‌انگاری؟ ریشه‌ی این ویژگی در یک فیلمساز چیست؟ توجه افراطی و غیرواقعی به فیلم میان‌مایه‌ی پیشین فیلمساز؟ اطمینان فیلمساز از این که با یک فیلمنامه‌ی آشفته هم حمایت‌های قابل‌توجهی را پشت سر خود خواهد داشت؟ دل‌بستن به تک‌لحظات گیرا به‌جای یک کلّیّت منسجم؟ پاسخ هر کدام از پرسش‌ها می‌تواند ترکیبی از موارد ذکرشده باشد. «دسته‌ی دختران» ضربه‌ی اصلی را از غلبه‌ی نگاهی خورده که جلوه‌گری تکنیکی را مهم‌تر از انسجام دراماتیک می‌داند.

«دسته‌ی دختران»، ماجرای گروه دوره‌دیده‌ای از زنان را در اولین روزهای جنگ تحمیلی روایت می‌کند. آن‌ها در تلاشند تا به نیروهای ایرانی مستقر در خرمشهر کمک کنند اما با موانعی (چه موانع داخلی و چه کم‌توجهی مردان درگیر در جنگ) مواجه می‌شوند و باید بتوانند بر این مشکلات غلبه کنند.

فیلم از همان ابتدا دچار مشکل است. اولین سؤال این است: کدام دسته؟ چه چیزی این زنان را به هم پیوند داده است؟ بیش از این‌که با یک «دسته» روبه‌رو باشیم، با چند زن مجزا روبه‌رو هستیم که هدف اولیه‌ی گروه (این‌که به جبهه رفته و هر طور شده به نیروهای ایرانی کمک کنند) برای هر کدام صرفاً بهانه‌ای برای رسیدن به یک هدف شخصی است. فراموش نکنید که در آثاری با محوریت یک مأموریت تیمی، نکتۀ کلیدی این است که شخصیت‌ها باید هدف بیرونی واحد و نیازهای درونی متفاوتی داشته باشند. این، الگویی است که در تمام نمونه‌های موفق این دسته (از فیلم‌های مهم تاریخ سینما مثل «هفت سامورایی» و «هفت دلاور» تا نمونه‌های موفق ایرانی مثل «ماجرای نیمروز») رعایت شده است. رعایت همین نکته است که انسجامی درونی را در تمامی این فیلم‌ها به‌وجود می‌آورد. اما در «دسته‌ی دختران» عملاً هر شخصیت هدف جداگانه‌ای را دنبال می‌کند.

مشکل دیگر، به شخصیت اصلی بازمی‌گردد. به مثال‌های ذکرشده رجوع کنیم. در تمام آن‌ها یک رهبر وجود دارد که تأثیرگذارترین شخصیتِ گروه است. در این فیلم هم کمایی (نیکی کریمی) قرار است چنین نقشی را ایفا کند. اما او در مواردی منفعل‌ترین و تخت‌ترین شخصیت گروه به نظر می‌رسد. کمایی – به‌عنوان یک رهبر – شخصیت جذابی نیست و بازی بد نیکی کریمی این مشکل را مضاعف می‌کند. کریمی نه‌تنها در مواردی با بازی اغراق‌شده‌اش به فیلم ضربه زده، بلکه حتی نتوانسته راکورد لهجه‌اش را حفظ کند. باورش سخت است اما کریمی در مواردی دو جمله‌ی متوالی را با دو لهجه‌ی کاملاً متفاوت بیان می‌کند! مشکل پرداخت نامناسب (کمتر یا بیشتر) در دیگر شخصیت‌ها هم به‌چشم می‌خورد و این سؤال را پیش می‌آورد که چرا فیلمنامه‌نویسان اصرار دارند که حتماً «پنج» شخصیت در مرکز ماجرا قرار گیرند؟ آیا تلاش برای به‌تصویر کشیدنِ تیپ‌های مختلفی از زنان جامعه می‌تواند توجیه مناسبی برای پخش کردن داستان میان پنج نفر – آن هم وقتی نویسندگان توان ساخت منحنی‌های تحول مناسبی را برای آن‌ها ندارند – باشد؟ شاید اگر قیدی اصرار نداشت که به درونیات و زندگی شخصی هر پنج نفر سرک بکشد می‌توانستیم با فیلم موجه‌تری روبه‌رو باشیم.

دراماتیک نبودنِ ماجراهای این پنج نفر، باعث شده تا سازندگان «دستۀ دختران» به تمهیدات دیگری برای جلب نظر تماشاگر روی بیاورند. در این زمینه می‌توان لااقل به دو تمهید اشاره کرد. یکی از این تمهیدات، استفاده‌ی ابزاری از کودکان است. عجیب نخواهد بود اگر روزی «دسته‌ی دختران» به‌عنوان یکی از رکوردداران سوءاستفاده از کودکان برای رقیق‌سازی احساسات تماشاگران در تاریخ سینمای ایران مطرح شود. هر چند دقیقه، یا کودکی کشته می‌شود (و دوربین هم در بسیاری از موارد بر شرایط آن‌ها تأکید می‌کند)، یا کودکی دارد در خیابان فریاد می‌زند و گریه می‌کند. تمهید دیگر، انفجارهای پیاپی است. «دستۀ دختران» پر است از بمباران‌های رگباری و طولانی، و تکان‌های شدید دوربین. این تمهید به‌قدری افراطی به‌کار رفته که به‌تدریج می‌تواند منجر به بی‌حس شدنِ تماشاگر شود. این تأکید تکرارشونده در طول فیلم، اتفاقاً نشان‌دهندۀ ضعف کارگردان است. وقتی تمام فیلم را از بمباران پر کنید، نتیجه می‌تواند کاملاً خلاف انتظارات شما بوده و تماشاگر را به‌تدریج به جایی برساند که تحت تأثیر این حوادث قرار نگیرد. اگر هم برخی از لحظاتِ بمباران تأثیرگذار از کار درآمده‌اند، در درجه‌ی اول باید از کار قابل‌توجه تیم جلوه‌های ویژه تشکر کرد. طبعاً مدیریت اجرایی چنین صحنه‌هایی برای هر کارگردانی بسیار سخت و پرزحمت است و می‌توان کار قیدی را از این جنبه ستود اما متأسفانه تلاش فراوان با کارگردانیِ خوب تفاوت دارد. اجرای این فیلم بیشتر مرعوب‌کننده است تا متناسب.

فیلم اول قیدی، «ویلایی‌ها»، اثر متوسطی بود اما می‌شد رگه‌هایی از استعداد را در کار سازنده‌اش مشاهده کرد. «دسته‌ی دختران» فرسنگ‌ها از «ویلایی‌ها» عقب‌تر است.

امتیاز نویسنده: ۰.۵ از ۵

آخرین اخبار و مطالب چهلمین جشنواره‌ی فجر را اینجا دنبال کنید.

نوشته دسته دختران؛ عوارض خودشیفتگی (جشنواره‌ی فجر) اولین بار در دیجی‌کالا مگ. پدیدار شد.

مشاهده این خبر در سایت مرجع